نیو جرزی. پسر بچه ی دوازده ساله ای به نام «جاش باسکین» (ماسکو)، در یک کارناوال از ماشین آرزو می خواهد که بزرگ شود. پس از شبی توفانی، «جاش» بیدار می شود و خود را یک مرد سی و پنج ساله (هنکس) می یابد.